روزنامه اصولگرا:

جریان ظاهرا مذهبی و انقلابی، با نفوذ در حلقه تصمیم گیری برای فضای مجازی، آنرا نابود کرد

جریان ظاهرا مذهبی و انقلابی، با نفوذ در حلقه تصمیم گیری برای فضای مجازی، آنرا نابود کرد

به گزارش پی اچ پی و جی کوئری، در قریب به دو دهه گذشته، جریانی مشخص و به لحاظ گفتمانی منتسب به جریان مذهبی و انقلابی، در خیلی از گلوگاه های تصمیم گیری و سیاستگذاری فضای مجازی ایران نفوذ کرده و نقش بازی کرده است.



به گزارش پی اچ پی و جی کوئری به نقل از خبر آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: این جریان، در ظاهر با تابلوی «صیانت فرهنگی» و «حفظ ارزش ها» وارد میدان شده، اما در عمل با اقداماتش نه تنها مانع رشد اکوسیستم دیجیتال کشور شده بلکه بعضی از مهم ترین ظرفیتهای داخلی را نابود کرده است.

این جریان، در سالهای گذشته با تاکید بر دو محور اصلی - بهره برداری گسترده از سازوکارهای فیلترینگ و تأثیرگذاری در بعضی فرایندهای تصمیم گیری در حوزه های قضایی و نظارتی - توانسته نقش مؤثری در جهت گیری سیاستهای فضای مجازی ایفا کند. اما اتکای بیش ازحد به این مسیرها سبب شده است که خیلی از تصمیمات کلیدی نه مبتنی بر ارزیابی های کارشناسی و داده محور، بلکه بر مبنای ملاحظات سیاسی یا نگاه های سلبی نسبت به فضای مجازی اتخاذ شوند.

دو خطای راهبردی و به بیان دقیق تر دو «خیانت» اساسی این جریان، قابل تحلیل است:

1- حذف یا تضعیف پلت فرم های بومی

بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰، ایران شاهد شکوفایی کم سابقه ای در اکوسیستم بومی فضای مجازی بود:
- وبلاگستان فارسی با بیشتر از یک میلیون کاربر فعال، بعنوان اولین موج جدی رسانه های مردمی و تولید محتوای بومی در فضای آنلاین شناخته می شد و بستری مهم برای رشد جریان های فکری و فرهنگی مستقل به شمار می رفت.
- پلت فرم هایی مانند کلوب دات کام که در مقطعی بیشتر از ۳ میلیون کاربر ثبت نام شده داشتند، در زمره شبکه های اجتماعی پیشرو قرار گرفتند و از منظر ترافیک جزء ۱۰ سایت برتر ایران بودند.
- موتورهای جست وجو و سرویسهای محتوایی بومی همچون پارسی جو و خبرخوان های داخلی هم در همین دوره شکل گرفتند و تلاش هایی برای ایجاد زنجیره ای از خدمات پایه دیجیتال با مزیت رقابتی بومی صورت پذیرفت.
اما این جریان با مجموعه ای از اقدامات هدفمند همچون فشارهای امنیتی، تشکیل پرونده های قضایی برای مدیران پلت فرم ها، سخت گیری های بی مبنای محتوایی و ایجاد فضای رسانه ای منفی با کلیدواژه هایی همچون «ناامن بودن فضای وبلاگ»، عملا زمینه ریزش شدید کاربران، مهاجرت نخبگان دیجیتال و تعطیلی تدریجی خیلی از خدمات بومی را فراهم نمود.
این در شرایطی است که حتی اگر حساسیت ها و نکته سنجی ها در رابطه با رویکردها و محتوای انتشار یافته در این پلت فرم ها را مشروع و قابل دفاع بدانیم، مساله مهم تر و حیاتی تر، رویکرد سیاست گذارانه کلان به اصل پلت فرم و زیرساخت بومی بود. در همه کشورهایی که به حکمرانی داده، امنیت دیجیتال و استقلال رسانه ای خود اهمیت داده اند، اصل بر «حمایت از بقا و توسعه پلتفرم» بوده است، نه حذف و انهدام آن.
پلت فرم داخلی، حتی با اشکالات و چالش های محتوایی، یک «دارایی راهبردی» است؛ زیرساختی که امکان سیاستگذاری بومی، تعامل مستمر با جامعه کاربری و اصلاح تدریجی را فراهم می آورد. نابودی این زیرساخت ها به بهانه کنترل محتوا، مشابه آن است که کارخانه ای را به جای نوسازی، تخریب نماییم چون محصول آن در مقطعی معیوب بوده است.
متاسفانه همین چرخه معیوب، امروز در حوزه VOD ها هم درحال تکرار است. در حالی که صنعت پخش آنلاین فیلم و سریال در ایران به لحاظ ظرفیت تولید، مخاطب و گردش مالی به بلوغ رسیده بود - به صورتی که سهم بازار آن تا سال ۱۴۰۰ از ۷۵۰ میلیارد تومان عبور کرده و تا سال ۱۴۰۵ پیشبینی رشد به بیشتر از ۲۵۰۰ میلیارد تومان را داشت - ناگهان همان الگوی مداخله گرایانه و سلبی، با توقیف محتوا، فشارهای قضایی و تهدید به مسدودسازی، خیلی از این پلت فرم ها را در آستانه تعطیلی یا ادغام الزامی قرار داده است.
در نتیجه، به جای اصلاح تدریجی پلت فرم ها از درون و تقویت اکوسیستم تولید محتوای داخلی، بار دیگر شاهد عقب گرد به سمت فقر پلتفرمی، افزایش مهاجرت کاربران به سرویسهای خارجی و تضعیف حاکمیت رسانه ای کشور هستیم.

2- توسعه غیرمنطقی بازار فیلترشکن ها

از سال ۱۳۹۶ به این سو، این جریان با تشدید سیاستهای مسدودسازی، تقریبا همه عرصه های ارتباطی مردم را تحت فشار قرار داد:
- مسدودسازی تلگرام با حدود ۴۰ میلیون کاربر ایرانی و سهم حدود ۶۰ درصدی در ترافیک پیام رسان های کشور، بدون هیچ جایگزین واقعی.
- اعمال فیلترینگ شدید بر اینستاگرام و واتس اپ طی سالهای اخیر، که هرکدام در اوج، بیشتر از ۴۵ میلیون کاربر ایرانی داشته اند.
- فیلترینگ گسترده و بی قاعده حتی بر ابزارهای کاربردی مثل Google Play، سرویسهای توسعه نرم افزار، یا اپلیکیشن های کسب و کار.

نتیجه؟

طبق برآوردهای مرکز ملی فضای مجازی، تنها در سال ۱۴۰۲ گردش مالی بازار فیلترشکن ها در ایران بیشتر از ۲۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. سهم اپلیکیشن های فیلترشکن از نصب های ماهانه در بازارهای نرم افزاری به بیشتر از ۳۰ درصد رسیده و وابستگی کاربران به ابزارهای circumvention (دور زدن سانسور) به بالاترین سطح خود در تاریخ اینترنت ایران رسیده است. این یعنی مردمی که قرار بود در پلت فرم های داخلی فعال شوند، عملا مجبور شده اند برای نیازهای عادی خود به فضای خارجی مهاجرت کنند.
از منظر سیاست گذاری، چنین وضعیتی دو صدمه بنیادین بوجود آورده است:
- بحران حکمرانی داده: هرچه ترافیک و رفتار کاربران از بسترهای داخلی به بسترهای خارجی منتقل شود، توان حکمرانی داده و تحلیل رفتار کاربران برای مجموعه حکمرانی کاسته می شود.
- نابودی اقتصاد دیجیتال داخلی: کسب وکارهای ایرانی که به ترافیک داخلی وابسته بودند، با کاهش شدید کاربر و افزایش هزینه های دسترسی مواجه گشتند.
علاوه بر این ها، اشباع سیاست فیلترینگ و بی اثر شدن آن، یکی از خسارت بارترین نتایج این رویکرد بوده است. در منطق حکمرانی پلتفرم، ابزار فیلترینگ زمانی مؤثر است که بعنوان «اهرم چانه زنی» در مذاکرات حکمرانی با پلت فرم های خارجی به کار رود؛ یعنی تلفیقی از «چماق» و «هویج»؛ اخطار به محدودسازی، در کنار پیشنهاد به همکاری. اما وقتی فیلترینگ بشکل فراگیر، غیرهدفمند و روزمره اعمال شود، کارکرد خویش را از دست می دهد و عملا دیگر هیچ فشاری از جانب حکمرانی مؤثر واقع نمی گردد.
این جریان با سیاستهای افراطی خود، کشور را از یکی از مهم ترین ابزارهای تنظیم گری خود محروم کرد. امروز دیگر نمی توان به شکل جدی با پلت فرم های بین المللی مذاکره کرد یا امتیاز گرفت، چون عملا همه چیز فیلتر شده و فیلترشکن فراگیر شده و کاربران هم مسیر خویش را یافته اند. این یعنی نه فقط پلت فرم داخلی تقویت نشده، بلکه ابزار فشار بر پلت فرم خارجی هم سوخته است.
همچنین، برخلاف شعارهایش، بزرگ ترین لطمه را به امنیت ملی دیجیتال، اقتصاد محتوای بومی و اعتماد عمومی وارد کرده است. کارنامه آن، پر است از تصمیمات مبتنی بر تحلیل های غیرتخصصی، تصور توطئه محور از فضای مجازی و حذف ظرفیتهای داخلی به بهانه «صیانت».
اگر مقرر است حکمرانی فضای مجازی در ایران به نقطه تعادل برسد، گام اول، شفاف سازی نقش و کارنامه این جریان مشکوک و خارج کردن تصمیم گیری های مهم از چنبره نگاه های تنگ نظرانه و امنیتی غیرتخصصی است.
جریانی که بخصوص در دو دولت نهم و سیزدهم، امکان ظهور و بروز شدید پیدا کرد. کافی است به وزرای ارتباطات و مدیران مؤسسه هایی مثل رسانه های دیجیتال نگاه کنید و خط و ربط آنها را پیگیری کنید.
حالا، تعریف مجدد نسبت سیاستگذاری فرهنگی با توسعه زیرساخت های دیجیتال، گفتگو میان نهادهای فنی، فرهنگی و امنیتی و ایجاد نظام تنظیم گری شفاف، می تواند گامی مهم در بازسازی اعتماد عمومی و احیای ظرفیتهای داخلی باشد. حکمرانی فضای مجازی، نه عرصه حذف بلکه میدان همراه سازی و عقلانیت جمعی است.



23302


1404/04/29
10:24:22
5.0 / 5
94
تگهای خبر: آنلاین , اپل , اپلیكیشن , ارتباطات
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۴
دوستان پی اچ پی و جی كوئری
پی اچ پی جی کوئری پی اچ پی PHP